راه تعیین امام
امامیه جملگى برآنند که دو راه براى تعیین امام وجود دارد:
1. نص از سوى خدا یا پیامبر یا امامى که امامت او به نص اثبات شده باشد.
نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 186
2. آشکار شدن معجزات بر دست او؛ زیرا شرط امامت عصمت است و عصمت از امور باطنى است که جز خدا کسى بر آن آگاهى ندارد. اهل سنت در این مسأله مخالفت ورزیدهاند و فرمانبردارى از ابو بکر را بر شرق و غرب جهان واجب ساختهاند زیرا عمر بن خطاب از چهار تن دیگر (ابو عبیده، سالم مولى حذیفه، بشیر بن سعد و اسید بن حضیر- و نه کس دیگر-) براى ابو بکر بیعت گرفته است. «1» چگونه بر کسى که به خدا و رستاخیز ایمان دارد. رواست از شخصى فرمان برد که
نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 187
نه گفتار و نصى از خدا و رسول خدا براى پیشوایىاش وجود دارد و نه امت او را بر همه مردم برگزیدهاند؟ تنها به سبب آنکه چهار تن با او بیعت کردهاند. حتّى جوینى که از بزرگترین دانشمندان سنى و دشمنترین آدمیان نسبت به اهل بیت است، اعتقاد داشته که اگر یک تن از بنى هاشم با یک تن دیگر بیعت کند، بیعت فقط براى همان شخص منعقد مىگردد نه غیر او. آیا خردمند مىپذیرد به چنین مذهبى گردن نهد و فرمانبردار کسى باشد که عدالت او را نمىداند و از ایمان یا بىایمانى او بىخبر است؟ با او افت و خیزى نداشته تا شناخت معتبرى داشته باشد و تنها از آن رو که یک تن با او بیعت کرده، او نیز بیعت کند؟ آیا این جز نادانى محض و حماقت است؟ پناه به خدا از پیروى هوس و چیرگى محبت دنیا.
از شگفت انگیزترین امور، پژوهش اشاعره در این باب و فروع و تفاصیل آن است.
ایشان که دعوى خطاکارى همه مردم را دارند و خداوند را با آوردن شریعتها و آیینها، فریبنده آدمیان مىدانند، نه مىتوانند به راستى این امر یقین داشته باشند و نه حتّى گمان.
با چیرگى یافتن گمراهى و کفر و گناهانى که از خدا سرزده خردمند چگونه مىتواند به راستى شریعت ظن داشته باشد؟ بلکه باید به خطاى آن گمان داشت و به حال اغلب نگریست که صلاح جهان بسیار اندک است.
وانگهى آنها روا مىدانند که پروردگار، تنفس را با وجود نیاز به آن حرام سازد و در شدت تشنگى، نوشیدن آب را بر ما حرام گرداند با آنکه هیچ فایدهاى در ترک آن و زیانى در نوشیدنش نیست، چگونه مىتوانند جزم کنند که خداوند به بندهاش لطف دارد و مصلحت در پیروى از این امام است؟
تعیین امام
همه امامیه باور دارند که امام پس از پیامبر- درود خداوند بر او باد- على بن ابى طالب علیه السّلام است. اهل سنت مىگویند، امام ابو بکر بن ابى قحافه و پس از او عمر بن
نهج الحق و کشف الصدق-ترجمه کهنسال، ص: 188
خطاب، عثمان بن عفان و سرانجام على بن ابى طالب است. سنیان با چنین رأیى از معقول و منقول سر پیچیدهاند.